اخلاق در پزشکی درد

بر پایه ادب پارسی

شاهنامه حکیم فرزانه توس و گنجینه مثنوی معنوی

 

 

اخلاق پزشكي در طب درد

 

با نگرشي بر اخلاق در پزشكي ايراني

 

چكيده

 

پزشكي عبارت از تصميم گيري و راهبري تن و روان انسان با هدف برقراري تندرستي و رهائي از رنج و درد است. شيوع روزافزون بيماري هاي مزمن بدليل تغيير در الگوي زندگي و قارا گرفتن در معرض آلاينده هاي گوناگون و فشارهاي عصبي سبب پيدايش دردهاي گوناگون در زندگي بشري شده است. به همين افزايش در دانش و مهارت،  مهار اين دردها و همچنين پيدا كردن راهكارهايي كه با در نظر گرفتن اخلاق و حفظ حرمت و كرامت بيماران دردمند مي باشد، امري بسيار ضروري است. جداي از آن  موارد كه بعنوان پايه هاي استاندارد سازمان جهاني بهداشت براي رعايت اصول اخلاقي در سير تشخيص و درمان بيماري هاي دردناك وجود دارد، كشورهاي گوناگون نيز بر اساس باورها و ريشه هاي فرهنگي ممكن است به طور بومي همراه با رعايت موازين اخلاقي استاندارد دگرگوني هايي را نيز به نفع رعايت حقوق بيماران در منطقه بومي خود به كار برند. تا كنون اخلاق پزشكي در مقاله هاي گوناگون، سخنراني ها ، همايش ها و نشستهاي پي در پي در ايران مورد بحث قرار گرفته است. بويژه در كشور ايران كه پيشينه بلند مدت در اخلاق پزشكي چه در دوران پزشكي باستاني ايران و چه در دوران پس از اسلام دارد. در اين مقاله همتايي­هايي را در اخلاق در پزشكي ايراني بر پايه تاريخ و ادبيات ايران مورد بررسي قرار مي­دهيم .

 

پيشگفتار

 

پزشكي به طور پايه اي عبارت از سرمايه گذاري انساني به هدف برقراري تندرستي و كاهش آلام انسان است[i].هرچند كه پزشكي مدرن با محور قرار دادن بيماري(disease-focal orientation) بيشتر اقدامات تشخيصي، درماني و پژوهشي خود را انجام مي­دهد و تا كنون نيز با اين نگرش پيروزي هاي بي شماري را به دست آورده است اما آنچه كه در طب درد و اقدامات بي درد سازي مطرح مي گردد همان انديشه قديمي بيمار محور يا انسان محور است ( patient-centered or human-centered) [ii]، كه در برگيرنده كل ابعاد وجودي انسان مي­باشد.

 

آلبرت شوآيتزر (albert ert shwaitzer) چنين مي گويد: هدف از زندگي انسان خدمت، مهرباني و كمك به ديگران است. همچنين ويليام اوسلر پدر بيماري هاي داخلي چنين بيان مي كند كه :

 

پزشكي يك تعهد و از خودگذشتگي است نه يك تجارت

 

 (medicine is a calling, not a business). گفته مي شود نخستين كسي كه عبارت اخلاق در مراقبتهاي پزشكي را به كار برد كارول گليگان(carol giligan)در نوشته اي به نام ( با صدايي متفاوت ) بوده است (1982). در سال 1970 Tom beachamp & james childress كتابي را با عنوان اصول اخلاق زيست پزشكي ( biomedical ethics ) به رشته تحرير در آوردند كه تا كنون بيش از پنج بار با ويراستاري تازه به چاپ رسيده است. اين كتاب بر اساس انديشه هاي سقراط (Hippocrates) كه سه اصل نيك رفتاري، دادگري و بي آسيبي را در مراقبت هاي پزشكي به عنوان پايه هاي اصلي اين رشته بيان مي كند نگاشته شده است كه پس از آن اصل آزادي يا همان انتخاب توسط بيمار به آن افزوده شد .

 

اخلاق جمع خلق است. و به معني خوي ها، طبيعت باطني و سرشت دروني است. علم اخلاق يكي از شعب حكمت عملي است. دانش بد و نيك خوي ها و تدبير انسان براي نفس خود يا انساني ديگر است. اخلاق از ريشه خُلق و  خَلق گرفته شده است. خُلق ويژه صفات روحي و ساختار معنوي انسان است و خَلق شكل طبيعي و ساختار ظاهري انسان را نشان مي دهد.

 

نظريه هاي اخلاق

 

آيا اينگونه نيست كه ما همه روزه رفتارها و كردارهايي را انجام مي دهيم كه بر اساس انديشه، باور، ايمان و استدلال ماست ؟

 

اي برادر تو همه انديشه اي                   مابقي تو استخوان و ريشه اي

 

گر گل است، انديشه تو، گلشني               ور بود خاري تو هيمه گلخَني

 

Ethics & moral

 

واژه اتيكز از ريشه يوناني اتوس به معناي ويژگي و واژه مورال از ريشه يوناني موراليس در معني آداب يا راه و رسم گرفته شده است. واژه Ethics در زبان انگليسي معادل Ethicqus در زبان فرانسه ، هر دو برابر اخلاق هستند. اين واژه ها از Ethiquette به معني آداب معاشرت، منش و يا  رفتار Character گرفته شده اند.

 

اخلاق پزشكي چگونگي روابط گروه پزشكي با بيماران، همكاران و جامعه است. پزشكان باستاني ايران سه اصل هومتهHumata  ، هوخته HUXTA   و هورشته hurashta يعني انديشه نيك، گفتار نيك و كردار نيك را  بعنوان اصول پايه اخلاق در نظر مي گرفتند. پزشكان باستاني ايران بر اين باور بودند كه يك درمانگر مي بايست پايبند به دو اصل وهومنه Vohumana يا انديشه نيك كه به فارسي آن را بهمن گويند و آشاوهيشتا Ashavahishta يا بهترين راستي پاكي كه در فارسي آن را ارديبهشت گويند باور داشته باشند. يكي از دانش هايي كه ايراتن زمين در آن نقش مهمي را ايفا كرده است دانش پزشكي و اخلاق در پزشكي مي باشد چنانكه واژه Treatment كه امروزه همه دست اندركاران درمان به معني آن آگاهند از نام نخستين پزشك باستاني ايران به نام Treata گرفته شده است و واژه Medicine از آن روي كه مردم سرزمين باختر پس از آشنايي با اقوام ماد و بهره گيري از گياهان دارويي سرزمين ماد اقدام به درمان بيماري هاي خود نمودند واژه Media يعني ماد وارد زبان لاتين شد و بعد از آن Medicine يعني گياهان دارويي برگرفته از دانش مادها بعنوان سنبل پزشكي معرفي شد. امروزه دو ديدگاه هنجاري Normative و توصيفي  Descriptive دو ديدگاه اصلي اخلاقيات در پزشكي هستند. در ديدگاه هنجارشناسان دو طرز تفكر وجود دارد يكي فرجام يا غايت شناسي (Teleology) كه نتيجه و هدف درمان را اصل مي داند و ديگري بايسته شناسي يا دانش فرايض اخلاقي است (Deontology) كه كار درست و راه درست را اصل مي داند. فرايض اخلاقي(Utilitarianist) بيشتر بر اساس تفكرات سقراط شكل گرفته است كه اصول موازين رفتاري را بر اساس شادسازي در نوع انسان مي داند نه لذتي گذرا چنانكه سقراط حكيم مي فرمايد به هنگام ارتكاب لذتي كه به گناه آميخته باشد تفكر كنيد كه لذت مي رود اما تالمات گناه مي ماند.

 

اصول اخلاقي تيروكس 1995

 

تيروكس اصول اخلاقي پزشكي را براي مراقبت، تشخيص، درمان و پژوهش­هاي بيماري­هاي انساني بر پنج پايه بيان مي كند .

 

  1. ارزش زندگي و انديشه علمي در مورد مرگ
  2. نيكويي و درستكرداري (نيكي)
  3. عدالت و مصالحه (دادگري)
  4. حقيقت گويي يا صداقت (راستي)
  5. آزادي فردي

 

وي مي گويد انسانها مي بايست به زندگي احترام بگذاردند و در عين حال مرگ را بپذيرند و به آن بينديشند. زندگي براي قيمتي شدن است نه به هر قيمتي زندگي كردن.

 

ياد مرگ از ديدگاه امام محمد غزالي

 

امام محمد غزالي بر اساس تعاليم دين مبين اسلام  در كتاب احياءعلوم الدين اورده است كه مردمان سه قسمند :

 

اولي مرگ را ياد نكند، و اگر كند براي آن باشد كه بر دنياي خود تاسف نمايد و به نكوهش آن مشغول گردد .

 

دومي، مرگ را بسيار ياد كند تا از دل خوف و خشيت زايد و به تمام، توبه وفا كند و پيشتر از ان مي ترسد كه پيش از پاك شدن تمام ؛ او را در ربايمند و ناقص از اين دنيا رود .

 

اما عارف دائم مرگ را ياد كند، چه ان موعد لقاي دوست است و محب هرگز موعد ديدار دوست را فراموش نكند و لحظه شماري مي كند تا پرده­ي حجاب او و دوست عزيز برداشته شود .

 

حكيم فرزانه توس در اين مورد به زيبايي بيان مي كند كه:

 

بجايي توان مرد، كايد زمان                بكژي چرا برد بايد گمان

 

پس زندگي ياد كن روز مرگ              چنانيم با مرگ چون باد و برگ

 

در اين دو بيت نگرش علمي و خردمندانه نسبت به زندگي و مرگ به زيبايي بيان شده است.

 

حضرت مولانا جلال الدين محمد بلخي در كتاب مثنوي شريف از زبان پيامبر اكرم (ص) كه اسوه آگاهي و نهايت بينش بشري است را چنين بيان مي كند :

 

راست گفته است ان سپهدار بشر            كه انكه كرد از دنيا گذر

 

نيستش درد و دريغ و غبن موت            بلكه هستش صد دريغ از بهر فوت

 

كه چرا قبله نكردم مرگ را؟                مخزن هر دولت و هر برگ را

 

قبله كردم من همه عمرم از حَوَل          آن خيالاتي كه گم شد در اَجَل

 

حسرت آن مردگان از مرگ نيست        زآنست كاندر نقش ها كرديم ايست

 

ما نديديم اينكه ان نقش است و كف       كف ز دريا جنبد و يابد علف

 

اصل نيكويي و درستي

 

دومين اصل تايروكس عبارت است از اصل احترام، نيكويي، صلح، عشق، خودشناسي و ابراز دوستي با ديگران

 

در مورد اين اصل حكيم فرزانه توس چنين بيان مي كند :

 

دگر گفت: كز ما چه نيكوترست          زگيتي كرا نيكويي در خورست

 

چنين داد: پاسخ كه آهستگي               كريمي و رادي و شايستگي

 

فروتن كند گردن خويش پست            ببخشد نه از بهر پاداش دست

 

حقيقت گويي در اخلاق پزشكي حكم يك وسيله نليه را دارد و اين وسيله براي سرپا ماندن مي بايست بر راستگويي تكيه داشته باشد تا بتواند راهكارهاي درماني خود را با بيمار كه در واقعه بخش كوچكي از يك جامعه بزرگ است اجرا كند. هنري ديويد ترو در سال 1849 چنين بيان مي كند : براي گفتن حقيقت دو نفر ضرورت دارد يكي براي گفتن و ديگري براي شنيدن . در كتاب احياي علوم الدين چنين آمده است :

 

پيامبر راستگوي ما فرموده اس : راستي، راه نمايد به نيكي و نيكي راه نمايد به بهشت و مرد هر آينه راست گويد تا حدي كه نزديك خداي، صديق نوشته شود؛ و دروغ راه نمايد به بدكرداري، و بدكرداري راه نمايد به ؟آتش، و مرد هر آيينه دروغ گويد تا به حدي كه نزديك خداي، دروغزن، نوشته شود.

 

در آموزه هاي حكيم فرزانه توس چنين امده است :

 

مياميز با مردم كژ گوي                 كه او را نباشد سخن جز بروي

 

هرآنكس كه با تو نگويد درست         چنان دان كه او دشمن جان توست

 

در سال 1983 T.L.Beauchamp و J.F.Childress  چهار اصل زير را بعنوان اصول اخلاق پزشكي معرفي نمودند:

 

1 . احترام به استقلال (اصل آتونومي) Respect for autonomy

 

2. بدون آسيب بودن (اصل بي ضرري) Non maleficence

 

3. نيكوكاري (اصل سودمندي) Beneficence

 

4. عدالت (اصل عدالت) Justice

 

به دنبال نظريه هاي فوق در سال 1992 پرستار و فيلسوف كانادايي Saimon Roach پنج C را براي مراقبت هاي پزشكي و پرستاري بيان نمود كه عبارت بودند از :

 

1 . Compassion                شفقت يا مهرباني

 

2. Competence                  شايستگي

 

3. Confidence                       اطمينان (رازداري)

 

4.Consience                                   وجدان

 

5.Commitment                                  تعهد

 

بسيار شگفت انگيز و قابل ستايش است كه در كتاب شاهنامه فردوسي پنج ويژگي براي خردمندان و جوانمردان بيان شده است كه هزار سال پيش از پنج C سيمون روچ است.

 

يكي، راي و فرهنگ بايد نخست                 دوم آزمايش ببايد درست

 

سوم يار بايدت هنگام كار                        ز هر نيك و بد گرفتن شمار

 

چهارم دست بايد و راستي                       بشستي دل از كژي و كاستي

 

بپنجم گرت زورمندي بود                       بتن كوشش آري بلندي بود

 

چو كوشش نيارد تن زورمند                   نيارد سر آرزوها ببند

 

الگوهاي رابطه ( پزشك و بيمار )

 

رابرت ويچ 1972

 

  • الگوي كشيش گونه، پدرانه Priestly  model
  • بيمار منفعل است و پزشك يا پرستار تمام تصميمات را مي گيرد .
  • از ارزش هاي بيمار پرسيده نمي شود و مورد ملاحظه قرار نمي گيرد.
  • اين مدل، قطعا غير اخلاقي است.
  • استثنا؛ بيماران فاقد صلاحيت .

 

الگوي مهندسي (engineering model)

 

  • مراقبت دهنده دانشمند است.
  • كليه اطلاعات در اختيار بيمار قرار داده مي وشد.
  • اين مدل راضي كننده نيست زيرا ارزش ها و عواطف هر دو طرف منظور نمي گردد و فقط واقعيت هاي صرف بيان مي شود.

 

الگوي قراردادي ( Contractual)

 

  • ارزش هاي بيمار مورد نظر هستند.
  • پزشك يا پرستار به عنوان يك همراه در تصميمات حياتي نقش مهم دارند.
  • اين مدل بيشترين نزديكي را به مفهوم مراقبت دارد.
  • اين مدل نشانگر احترام به فرد و مبتني بر رابطه اشتراكي، تقويت كننده و بر اساس احترام به نياز ها و ارزش هاي يكديگر است.

 

الگوي دانشكده اي (Collegial model)

 

  • مدلي بسيار ايده آليستي است.
  • بيمار و پرستار(پزشك) هر دو اهداف خود را به صورت دو جانبه تقسيم و به عنوان دوست عمل مي كنند.
  • تصميمات به صورت اجماع اتخاذ مي شوند.
  • اين مدل بيشتر غير عملي است تا واقع گرايانه(ويچ-1972)

 

ارزش ها

 

  • ارزش ها جنبه هاي شخصي و بنيان هاي حيات اجتماعي و اخلاقي مات محسوب مي شوند.
  • ما با كساني كه داراي ارزش هاي مشابهي هستند، احساس راحتي بيشتري مي كنيم.
  • ارزش ها به سه سطح تقسيم مي شوند:
  • باورها
  • نگرش ها
  • خود ارزش ها

 

باورها

 

  • اساسي ترين سطح ارزش هاست.
  • باور نوعي از نگرش است كه بيشتر مبتني بر ايمان است تا واقعيت.
  • يك باور، فراتر از بديهيات است.

 

نگرش ها

 

  • نگرش يك منش يا يك رفتار جا افتاده است.
  • مي تواند مثبت و يا منفي باشد.

 

خود ارزش ها

 

  • ارزش هاي تجربي
  • ارزش هاي نگرشي

 

ارزش هاي تجربي

 

  • ارزش هايي هستند كه از رهگذر تحسين مردم، رخدادها و زيبايي هاي طبيعي يا هنري كشف مي شوند.
  • مانند مراقبت از يك كودك سرطاني، رو به مرگ، CPRموفق يك بيمار و يا مراقبت از يك بيمار معمولي.
  • ارزش ها خلق نمي شوند، كشف مي شوند.

 

ارزش هاي نگرشي

 

  • ارزش هايي هستند كه از واكنش ما در برابر ناخوشايندي هايي كه بر ما يا ديگر افراد روي مي دهد كشف مي شوند.
  • بنابراين بيماري، حوادث و تمام اشكال رنج كشيدن، موجب جرقه زدن اين جستجو و برخي اوقات خود پاسخي براي آن مي شود( هلن اوپن هايمر-1995 )
  • چرا من؟ چرا حالا؟ چرا اينجوري؟ من كه كاري نكرده بودم؟
  • چرا بچه من؟

 

هست اين را خوش جواب ار بشنوي

 

حسرت و زاري گه بيماري است            وقت بيماري همه بيداري است

 

1)      نظريه ي اختصاصي يا حسي Specificity or sensory theory

 

2)      نظريه ي فزونگر يا همگرايي Intensive or summation theory

 

3)      نظريه ي الگو Pattern theory

 

4)      نظريه ي تجمع يا همگرايي مركزي Central theory

 

5)      نظريه ي مهار دروازه اي Gate Control theory

 

6)      و نظريه اي چون تداخل حواس Sensory intraction theory شد.

 

بس بلا و رنج مي بايد كشيد             عامه را تا فرق بتوانند ديد

 

بس بلا و رنج بايست و وقوف          تا رهد آن روح صافي از حروف

 

اي خجسته رنج و بيماري و تب          اي مبارك درد وبيداري شب

 

نك مرا در پيري از لطف و كرم         حق چنين رنجوريي داد و ستم

 

درد پشتم داد هم تا من ز خواب          برجهم هر نيمشب لابد شتاب

 

تا تنخسبم جمله شب چون گاوميش       دردها بخشيد حق از لطف خويش

 

رنج گنج آمد كه رحمت ها در اوست    مغز تازه شد چون بخراشيد پوست

 

موارد اساسي اخلاق در مراقبت ها

 

  • بودن
  • احترام
  • استقلال و آزادي بيمار
  • همدلي
  • ارتباط
  • ارزشيابي
  • شدن

 

همزباني خويشي و پيوندي است             مرد با نامحرمان چون بندي است

 

اي بسا هندو و ترك همزبان                اي بسا دو ترك چون بيگانگان

 

پس زبان محرمي خود ديگرست           همدلي از همزباني بهتر است

 

غير نطق و غير ايما و سجل               صد هزاران ترجمان خيزد زدل

 

مفهوم پژوهش هاي پزشكي از ديدگاه بانوي عارف ايران زمين پروين اعتصامي :

 

اي خوشا سوداي دل از ديده پنهان داشتن           مبحث تحقيق را در دفتر جان داشتن

 

ديبه ها بي كارگاه و دوك و جولا بافتن             گنج ها بي پاسبان و بي نگهبان داشتن

 

بنده فرمان خود كردن همه آفاي را                 ديو بستن، قدرت دست سليمان داشتن

 

در ده ويران دل، اقليم دانش ساختن                در ره سيل قضا بنياد و بنيان داشتن

 

ديده را دريا نمودن مردمك را غوصگر           اشك را مانند مرواريد غلطان داشتن

 

از تكلف دور داشتن ساده و خوش زيستن         ملك دهقاني خريدن كار دهقان داشتن

 

رنجبر بودن؛ ولي در كشتزار خويشتن            وقت حاصل خرمن خود را بدامان داشتن

 

ارزشهاي اخلاقي در تحقيقات از نظر بزرگان

 

  • معصيت از هر كه ظاهر شود ناپسنديده است و از علماء ناخوبتر كه علم سلاح به دست شيطان است .( سعدي در قرن هفتم)
  • دانشمندان به انگيزه شهوت و كسب قدرت و منفعت، دورانديشي و خويشتن داري و حس تشخيص خود را از دست مي دهند.( ابن خلدون قرن هشتم)

 

از محقق، تا مقلد؛ فرقهاست    كين چو داوودست وآن ديگر صداست

 

  • كافر و مومن، خدا گويند، ليك                   در ميان هر دو فرقي هست نيك
  • آن گدا گويد خدا؛ از بهر نان                متقي گويد خدا، از عين جان

 

انجام خدمات پزشكي اخلاقي

 

  • به بيمار به عنوان يك فرد احترام بگذاريد .
  • پيش از آغاز درمان رضايت كتبي بگيريد.
  • اطلاعات محرمانه را حفظ كنيد .
  • در تيم بهداشتي با ديگران همكاري كنيد.
  • دانش حرفه اي خود را بروز نگهداريد.
  • قابل اعتماد باشيد.
  • با رفتار خود خوشنامي حرفه را تاييد و حمايت كنيد.

 

انجام خدمات بهداشتي اخلاقي

 

  • پاي بند قوانين كشوري كه در آن فعاليت مي كنيد باشيد.
  • نقش بيمار را به عنوان شركاي مراقبت بپذيريد.
  • علايق و اولويتهاي بيمار را در نظر بگيريد.
  • اطلاعاتي كه بيمار مي خواهد را در اختيار او قرار دهيد.
  • در موارد اورژانس كه جان بيمار در خطر است و وي قادر به دادن رضايت نيست، اقدامات درماني را بنا به خوات احتمالي او انجام دهيد.
  • كسي حق دادن رضايت بجاي ديگري را ندارد.

 

…انجام…

 

  • در مورد درمانهاي مكمل (حجامت، ليزر تراپي، گياه درماني) از كمال امنيت ان اطمينان حاصل كنيد.
  • بروز كردن اطلاعات، يك جز اخلاقي است.
  • فرهنگ، مذهب، باورها، اعتقادات، علايق و عواطف بيمار را رعايت كنيد.

 

وضعيت هاي دشوار اخلاقي

 

  • سقط جنين
  • ناهنجاري­ ها و بيماري­هاي جنين
  • دستور احيا نكيد DNR
  • حق مردن
  • مرگ آسان يا اتانازي( پزشك، حقوق دان، يك متخصص اخلاق و فلسفه)

 

يك مثال از DNR,NFR

 

. Clearance of oral secretion

 

. Continuation of general nursing care and cleanliness offering of food/water to alart patients

 

. Anti seizure or antiepileptic regimens

 

. Narcotics

 

. Sedatives

 

. Antipyretics , NSAIDS

 

DNR

 

.ANTIEMETICS

 

. Prophylaxis for GI Bleeding

 

. Frequent phelebotomy for laboratory test

 

. Frequent vital sign determination

 

. Placement I.Vor CENTRAL lines

 

. Chest physiotherapy,ETT suctioning

 

. Wound debridement

 

. اخلاق پزشك

 

و در كتب طب آورده اند كه فاضلتر اطبا آنست كه بر معالجت از جهت ذخيرت آخرت مواظبت نمايد، كه بملازمت اين سيرت، نصيب دنيا هر چه كاملتر بيابد و رستگاري عقبي مدخر گردد؛ چنانكه غرض كشاورز در پراكندن تخم، دانه باشد كه قوت اوست، اما گاه كه علف ستوران است به تبع آن هم حاصل آيد. (برزويه)

 

بهترين پزشك ان است كه اين شغل را فقط براي خدا و براي ثواب پيش گرفته باشد؛ پس از او طبيبي بود كه هم به مال تعلق خاطر داشت هم به ثواب، مشروط بر اينكه دلبستگي او به پول كمتر از تعلق او به كارهاي نيك باشد؛ فروتر از او طبيبي بود كه جز به مال دنيا به چيزي دلبستگي نداشت . (دينكرد)

 

گفتم اندر جهان چه زشت تر، گفت تندي از پادشاهان و حريصي از عالمان و بخيلي از توانگران . (ظفرنامه)

 

طبيب نبايستي پول را خيلي دوست بدارد. (دينكرد)

 

. Physician Ethics

 

. “It is in the physician’s books, the best physician is who which does the medicine for hereafter saves, that by doing it, will gain worldly properties and hereafter salvation, as purpose of farmer to scattering semen as seed for his nutrition, but straw for eating quadrupeds will be gain from it too.”Borzuieh

 

. ” The best physician leeches for God and hereafter praise, after him who doing leech for property and hereafter praise and secondary was more, cheaper is who doing leech just for property,”Dinkerd

 

. ” Iasked what is the worst in the world, he told violence of kings, avidaly of scientists and parsimony of riches.”Zafarnameh

 

. ” Physicians shoulden’t love mony. “Dinkerd

 

اخلاق در جامعه (Ethics in Society)

 

اولين شرط وجود نظام اخلاقي در پزشكي وجود ارزش هاي اخلاقي در جامعه است.

 

. تعليم و تربيت

 

اشاره مورخين يوناني :

 

  • گزنفون در توصيف جامعه پارسي مقارن با كورش كبير، اولين پادشاه هخامنشي، مي نويسد :(كودكان به مدرسه مي روند تا راهخ عدالت و پرهيزگاري بياموزند. )
  • هردوت در مورد اساسي ترين اصول مورد تعليم در ميان پارسيان در طول مدت تربيت مي نويسد: (دوره تربيت كودكان بين 5 و 25 سالگي است و سه كار به انها مي آموزند اسب سواري، تيراندازيو راستگويي.)

 

The first condition to prove existence of medical ethics is existence of ethical values in society

 

. Education

 

Pointed Greek historians :

 

. Xenophone describes the Persian society in the times of cyrus the Great, the first Achaemenid King, So:

 

” Children go to school to learnjustice and piety.”

 

. Herodotus writes a bout the fundamental principals of education among Persians during the course of training:”Training course for the children is between 5-22 years old and they are learned three essential

 

Subjects; Trooper,Archery and Truthfulness.”

 

پيش نيازهاي پزشكي از باور نياكان

 

علم اخلاق

 

(تادر آن ورزيده گردد و صاحب خلق نيكو باشد)

 

علم حكمت

 

(براي تاييد و تحقيق معاني و نكات و لطايف كلام تا راست گفتار و درست كردار باشد نه تابع هوي و هوس)

 

ان اءالله (94مورد)

 

خواجه ابو علي سينا رحمه الله مي گويد اين سخن نزديك من عظيم است يعني اين معني مرا درست مي آيد و بعد از اين در كتاب معالجات، سخن اندر تفرق الاتصال به شرح، گفته شود،انشاءالله تعالي(ص2564)

 

اين سبب ها و احوال آن اندر كتاب سوم كه كتاب حفظ الصحه است ياد كرده آيد، انشاءالله تعالي (ص581)

 

رحمت الله عليه (91مورد)

 

  • خواجه ابوعلي سينا رحمت الله مي گويد من صواب آن بينم كه مقل حل كنند و آن را به آب مقل بسرشتند و اقراص كنند و مقدار مقل چند يك جزو از اجزاء ايارج و بعضي صَبِر، مفسول كنند از جهت محروران لكن اسهال كمتر آرد و كسي را كه تب، سخت گرم نباشد شايد داد(ص3462)
  • خواجه ابوعلي سينا رحمت الله ميگويد من اين نوع نخستين را به نواحي دهستان ديده ام لَون او به سرخي دارد و بد ماري است و علاج او پس از علاج هاي مشترك، علاج افعي است(ص3209)

 

آفريدگار(89مورد)

 

و اگر نه آنست كه آفريدگار تبارك و تعالي دِماغ را بر بالاي همه تن نهاده است به سبب نرمي و نازكي و نرمي، هميشه فضله همه اندامها بدو آمدي و دِماغ، آن را دفع نتوانستي كردن و قوت هاي او همه تباه بودي و همه افعال دِماغي با آفت بودي، تبارك الله ارحم الراحمين (ص624)

 

عز وَ جَل ( 30 مورد )

 

در فصل بهار< چند روز پيوسته مي دهند، كمترين، يك هفته، پيوندها را قوت دهد و ماده را به عرق و به ادرار بول، بيرون آرد و دردهاي عسر را ببرد باذن الله عزو جل(ص 2893)

 

و اسبابل و علامات و علاج آن در بابي جداگانه ياد كرده آيد انشاءالله عزوجل و اين گفتار، سه جزو است (2479)

 

و به علاج آماس مشغول گشتن چنانكه در موضعش ياد كرده شود ان شاءالله عزوجل(ص1388)

 

كشف ناديده ها و ناشنيده ها :

 

خواجه ابو علي سينا رحمه الله ميگويد : نتوان گفت كه بيماري هايي كه ما نديده ايم يا در كتاب ها ياد كرده نيست، نمي تواند وجود داشته باشد. چرا كه ما چيزهاي بسياري مي يابيم كه در هيچ كتابي ياد نشده است (ذخيره.618)

 

حكيم جرجاني

 

در وصيتهايي كه طبيب را گوش بدان بايد داشت :

 

طبيب را كه به نزديك يك بيمار آيد پس از آنكه شرطهاي امانت ديني و شفقت مردمي بجاي آورده باشد و چشم، گوش، دست و زبان از همه ناپسندها نگاه داشته باشد….. نخست بايد نوع بيماري و حقيقت آن بداند سپس احوال آن روز و روز گذشته بپرسد… و اگر كودك بيمار باشد يا قوت ضعيف باشد و چيزي آرزو كند مكتابعت آرزو بايد كرد و از آن نوع يا مانند آن چيزي اندك اندك دادن.

 

حكيم جرجاني

 

  • و اندر همه بيماري ها؛ دلخوشي بيمار بايد جست …. طبيب تا تواند كه علاج به غذا كند، به دارو مشغول نبايد و تا تواند كه به داروي بسيط يعني نا آميخته علاج كند داروي آميخته نبايد داد….
  • و طبيب را داروي مجهول كه مجهولان و پيرزنان آزمايند و حكايت كنند بكار نشايد داشت و بدان اعتماد نشايد كرد..

 

 

  • محمد زكرياي رازي(251ه.ق.-313.ه.ق.)‌‌(1) پزشك، فيلسوف و شيميدان ايراني كه آثار ماندگاري در زمينه پزشكي و شيمي و فلسفه نوشته است و به عنوان كاشف الكل و جوهر گوگرد(اسيد سولفوريك) مشهور است.

 

 

  • به گفته جرج سارتن( پدر تاريخ علم)، رازي ( بزرگترين پزشك اسلام و قرون وسطي بود. ) اين دانشمند ايراني از آن جا كه كتاب هاي خود را به زبان عربي مي نوشت، نزد غربيان به جالينوس غرب (2) نيز مشهور بوده است.

 

 

  • به پاس زحمات فراوان رازي در داروسازي روز پنجم شهريور ماه (27اوت)، روز بزرگداشت زكرياي رازي شيمي دان بزرگ ايراني و روز داروسازي نام گذاري شده است.

 

 

بر اساس تحقيقاتي كه آقاي سيد حسن امين سعيد رهبر گروه تحقيقاتي اخلاق پزشكي در ايران باستان انجام داده است دو كتاب ارزشمند زكرياي رازي يكي الطب الروحاني و ديگري معراج السعادت به هدف آموزش و پرورش بينش­هاي اخلاقي و فرهنگي به رشته تحرير درآمده است .

 

پيامبر اكرم : اني بعثت لا تمم مكارم الاخلاق مبعوث شدم براي تمام كردن مكارم اخلاق

 

نقش برجسته فرهنگ باستاني ايران در اخلاق پزشكي

 

بر اساس مصاحبه اي كه با آقاي مهندس ايرج حسابي در تير ماه 1389 بعمل آمد ايشان پژوهش هايي را كه پروفسور محمود حسابي در مورد نقش ايرانيان در شكل گيري اخلاق پزشكي داشته اند چنين بر مي آيد كه پزشك برجسته ايراني برزويه طبيب بر اساس اموخته هايي كه از كتاب كليله و دمنه به دست آورده بود نخستين بحث هاي آرمان شناسي انساني را در فلسفه و اخلاق پزشكي مطرح كرده است.

 


1 Passell EJ.The nature of suffering and the goal of medicine .NEngl J Med 1982;306(11):639-645.

2 Passell EJ. The nature of suffering and the goal of medicine .Oxford University Press.New York 1991.

3 Sulmasy D.Finitude.freedomand suffering,In :Hanson MI,Mohrman M , editors. Pain seeking understanding : sullering, medicine. And faith.Cleveland (OH):PilgrimPress.1999.

4 Starr P.The social transformation of American medicine New York:Basic Books,1982.

 

جشن نوروز

 

بیارید این آتش زردشت

بگیرد همان زند و اوستا بمشت

نگه دارد این فال جشن سده

همان فر نوروز و آتشکده

همان اورمزد و مه و روز مهر

بشوید به آب خرد جان و چهر

بمان تا بیاید مه فرودین

که بفروزد اندر جهان هوردین

بدانگه که برگل نشاندت باد

چو برسر همی گل فشاندت باد

نوروز به همگان خجسته باد

با درود

تقدیم به دوستان گرامیم:

جشن نوروز انسانی ترین و خردورزانه ترین جشن و آیین خجسته ای است که نوع بشریت آن را بنیان نهاده است.!؟ آیا تا کنون اندیشیده اید که راز ماندگاری این آیین خجسته چیست؟ در این جشن هیچ اثری از بزرگداشت اشخاص یا افراد حقیقی یا حقوقی نیست، در این آیین خجسته خردمندانه، هیچ اثری از مهتری یا کهتری افراد نیست، در این جشن عده­ای به عده­ای دیگر برتری داده نمی شوند، این جشن بزرگداشت افراد یا شخصیتها نیست که در دوره ای پر شور و در دوره ای دیگر از زمان رو به زوال گذارد، نوروز جشن احترام به راز آفرینش است، نوروز جشن همه مردم است، نوروز جشن همه آفریده هاست، در نوروز نه تنها آدمیان از هر طبقه­ای به شادی و سرور می پردازند، بلکه نوروز جشن زمین، جشن آسمان، جشن درختان، جشن آبها، جشن باد و جشن همه موجودات زمینی است، نوروزجشن خورشید است، نوروز آیین پاسداری از مهرو گرمی خورشید با تابشی مهرورزانه برای زمینیان است. نوروز جشن پتئیی است، یعنی جشن توبه و روی آوردن به آفریننده هستی است. نوروز یک پیغام است، یک نشانه برای اهل خرد و معنا است، ماندگاری این جشن برای ما حکایتی است. نوروز درس زندگی به ما است. راز ماندگاری نوروز در اینست که شادی را برای همه می­خواهد. درود و درود و درود به روان پاک نیاکان ما، انسانهایی که خرد ورزانه و با دیدگاهی انسانی جشنی را پایه ریزی کردند که در آن همه برای هم می کوشند تا همدیگر شاد کنند و با هم شادی کنند. نوروز چرخ زندگی بسیاری از آدمیان را که در پایان سرما به ایستایی میرسد و خاموشی دوباره براه می اندازد. نوروز به زندگی بسیاری از صنعتگران، کشاورزان، هنرمندان، هنرورزان، دانشورزان و مدیران حرکت میدهد. این جشن را پاس بداریم و به اندیشه بنیان آن بیاندیشیم. هیچ کدام از ما به تنهایی شاد نخواهیم بود و به شادی نخواهیم رسید، شادی و آرامش ما در گرو شادی و آرامش هم نوع ماست. این یک اصل است. رونق اقتصاد ما در گرو رونق اقتصادی همسایه ماست، آرامش خانواده­های ما در گرو آرامش خانواده دیگران است. آرامش و خوشبختی و شادی را با کاهلی و سود جویی و مال اندوزی اشتباه نگیریم.